امشبم بلاخره فکر کنم حرف دلشو گفت اونم خیلی بیرحمانه .

شرمنده ام جوانی

دیروقت بود هوام سرد فردا باید هفت صب میرفت سر کار گفتم نرو حموم مریض میشی گفت میرم زود میام . بعد دوساعت اومد بعد یه کلمه گفتم چرا انقدر طول دادی گفت مگه من دروغگو ام مگه تو بابامی ننمی شوهرمی داداشمی که بهت دروغ بگم . در صورتی که من اصن

ادامه مطلب

شرمنده ام جوانی تورا چه سخت گذرانده ام

وقتی دیگه بیدار شدی تو خوابت سخته

این روزا این حال منه

ام ,گفتم ,مگه ,کلمه ,بابامی ,ننمی ,بابامی ننمی ,تو بابامی ,مگه تو ,ننمی شوهرمی ,شوهرمی داداشمی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید برد الکترونیکی نصب دستگاه تصفیه آب لویالیتی و باشگاه مشتریان محیط زیست اباریق- علوم قرآن و حدیث سعید سالاری-تاریخ توسعه پسااستعماری مشاوران کنکور شیراز Black Swan آزادافزار ورزش تیراندازی